خط مي كشم رو ديوار ، هميشه روزي يكبار

تو هم شبيه من باش ، حسابتو نگه دار

ببين كه چند تا قرنه تن به اسيري دادي

دنيات شده شبيه سلول انفرادي

تا چشم به هم مي ذاري مي بيني عمر تموم شد

بين چهار تا ديوار ، وجود تو حروم شد

چوب خط اين اسيري ، ديواراتو پوشونده

همين روزا مي بيني كه فرصتي نمونده

بيرون بيا خودت باش ،  تو آدمي نه برده

هميشه باخته هر كس  شكايتي نكرده

عاشق زندگي باش زندگي شغل و پول نيست

تو امتحان بودن  ،‌ برده بودن قبول نيست


ترانه اي كه سياوش قميشي به بهترين نحو ممكن اونو خونده و خيلي تاثير گذاره هر چند اين ترانه تو بيت آخر بدجوري مي افته